تفسیر شوپنهاور بر اصل جهت کافی
نویسندگان
چکیده
اصل جهت کافی یکی از اصول بسیار مهم فلسفی است. آرتور شوپنهاور فیلسوف مشهور آلمانی، بر این اصل بسیار تأکید کرد و آن را مدخلی برای ورود به نظام فلسفی خویش قرار داد. وی بر آن است تا حدود و شرایط اطلاق این اصل را به نحو دقیق مشخص کند و از کاربرد ناروای آن در ساحت ماورای واقعیت پدیداری بپرهیزد. این اصل در نظام فلسفی وی حاکم بر روابط و نسب میان پدیدارها و اعیان است. به علاوه، اصل مذکور در نظام فلسفی وی مساوی با اصل علیت نیست، بلکه گسترده تر از آن است؛ زیرا اصل علیت تنها صورتی از صورت های چهارگانه اصل جهت کافی است. در این نوشتار سعی بر این است که مفاد، کارکرد، حوزه اطلاق و اهمیت این اصل را در فلسفه شوپنهاور نشان دهیم.
منابع مشابه
بررسی استدلال جهانشناختی جدید بر مبنای جهانهای ممکن و اصل جهت کافی حداقلی
یکی از مهم ترین براهین اثبات وجود خداوند، استدلال جهان شناختی ست. تقریر های سنتی استدلال جهان شناختی، که مبتنی بر اصل علیّت و اصل جهت کافی است، همواره چالش های فراوانی را پیش روی خود داشته است. از این رو، این برهان در طول تاریخ خود، همواره در حال تطوّر و بازنگری بوده است. یکی از تقریرهای معاصر از این استدلال، که برای رهایی از این چالش ها صورت بندی شده است، «استدلال جهان شناختی جدید» است. این تقری...
متن کاملارزیابی انتقاد شوپنهاور از تحلیل علیت کانت
شوپنهاور در کتاب ریشه چهار وجهی اصل جهت کافی، تفسیر کانت از اصل علیت را مطابق با بیانی که در بخش اصول فاهمه محض و در آنالوژی دوم آمده مورد انتقاد قرار داده است، این انتقادات در سه محور اصلی مطرح شده است. این نوشتار با بررسی انتقادات مذکور می کوشد تا از تبیین کانتی دفاع کند و نشان دهد که شوپنهاور به دریافت درستی از استدلالات کانت نرسیده است. اگر چه در این نوشتار موقعیت کانت در برابر نقدهای شوپنه...
متن کاملارزیابی انتقاد شوپنهاور از تحلیل علیت کانت
شوپنهاور در کتاب ریشه چهار وجهی اصل جهت کافی، تفسیر کانت از اصل علیت را مطابق با بیانی که در بخش اصول فاهمه محض و در آنالوژی دوم آمده مورد انتقاد قرار داده است، این انتقادات در سه محور اصلی مطرح شده است. این نوشتار با بررسی انتقادات مذکور میکوشد تا از تبیین کانتی دفاع کند و نشان دهد که شوپنهاور به دریافت درستی از استدلالات کانت نرسیده است. اگر چه در این نوشتار موقعیت کانت در برابر نقدهای شوپنه...
متن کاملاصل دلیل کافی و ضرورتانگاری؛ گزارش و بررسی دو رویکرد معاصر
در ادبیات معاصر فلسفۀ تحلیلی، اصل دلیل کافی به واسطۀ نتایج مناقشهبرانگیز آن، مورد حمله قرار میگیرد. از میان این نتایج، آنچه بیش از همه اساسی تلقّی میشود، ضرورتانگاری (شکست موجّهات). است. همۀ ما بر این باوریم که امور ممکنی پیرامون ما وجود دارند که میتوانستند به گونهای دیگر باشند؛ حال پرسش این است که اگر هر چیز، علّتی کافی داشته باشد، آیا جایی برای وجود اشیای امکانی باق...
متن کاملدیویدسن و اصل چریتی به مثابه شرط امکان تفسیر
دیویدسن در کوشش خود در تحقیق در باب چگونگی شکل گیری فهم، مفاهمه و تفسیر به اصلی موسوم به «اصل چریتی» توسل میجوید و از آن استفادة گستردهای در فلسفة خود میکنند. این اصل که خود در واقع مجموعهای از اصول مختلف و بههمپیوسته است بر سه مبنای انسجام، تطابق و توافق استوار است. در این مقاله با بررسی کارکرد و جایگاه و وجوه مختلف این اصل در فلسفة دیویدسن نشان داده میشود که وی این اصل را به واقع مجموع...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
حکمت و فلسفهجلد ۷، شماره ۲۷، صفحات ۵۵-۷۲
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023